به گزارش خبرنگار مهر، رمان «پیامبر بیمعجزه» اثر محمدعلی رکنی زمستان سال ۱۳۹۹ توسط نشر صاد منتشر شد. این رمان داستان روحانی مبلغی را روایت میکند که به همراه همسرش در ایام محرم عازم تبلیغ است و در بین راه گرفتار اشرار میشوند. این گرفتاری شروع ماجرایی پر افتوخیز است. درواقع «سیدحمید» از لحاظ درونی با خودش و باورهایش کلنجار میرود و توقع نداشته که چنین اتفاقی برای او بیفتد و توان خودش را کمتر از آن میبیند که با اشرار دربیفتد. از طرفی چون روحانی است، آدمهای آنجا برخورد متفاوتی با او دارند و مشکلاتی جدی برایش ایجاد میکنند. محتوای اثر در اصل روایت نزاع درونی انسان است که پیروزی در آن نیازمند مجاهدتی مداوم و خالصانه است. سلوکی که در کنج حجرهها میسر نمیشود بلکه سفری میطلبد برای رهایی از کالبد گرفتار مانده در منیات به سوی روشناییهای قلب و روح آدمی.
به تازگی این رمان با ترجمه میسا جبر به عربی ترجمه شده است تا کتابخوانها و علاقهمندان به ادبیات معاصر ایران در کشورهای عربی نیز با «پیامبر بی معجزه» آشنا شوند. میسا جبر عضو هیأت علمی و رئیس گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه دمشق است. او لیسانس زبان و ادبیات فارسی را از دانشگاه البعثِ سوریه و فوق لیسانس و دکترا را از دانشگاه تربیت مدرس ایران گرفته اخذ کرده و پیش از «پیامبر بی معجزه» دو مقاله علمی ترویجی را نوشته و سه کتاب کودک را نیز ترجمه کرده است.
وی درباره نحوه آشنایی با رمان «پیامبر بی معجزه» گفت: با رمان «پیامبر بیمعجزه» از طریق یکی از استادان گروهمان آشنا شدم. رمان را برای ترجمه به من پیشنهاد داد تا در مسابقه کتاب سال شرکت کنم. به نظرم این کتاب «سهل ممتنع» است؛ یعنی نویسنده در عین روانی، باز هم از اصطلاحات سخت و تشبیههای جدید و محکم استفاده کرده. درنتیجه داستان هم منسجم و زیباست و هم روان و متین.
پیامبر بی معجزه و رسیدن از علم حصولی به علم حضوری
این مترجم درباره محتوا، داستان و درونمایه «پیامبر بیمعجزه» نیز اشاره کرد: محتوای رمان با اینکه دینی است اما مضمون اصلی آن، ایدههای اجتماعی دارد و نویسنده میخواهد بگوید که آدم نباید از ظاهر اتفاقات حکم دهد. این محتوا میتواند برای خوانندگان عرب زبان در کشورهای مختلف از جمله کشورهای همسایه ایران جالب توجه باشد. به طور کل فرایند رمان خیلی فرایند جالبی است؛ فرایند علم حضوری است. یعنی وقتی که ما یک معنایی را در ذهنمان تصور میکنیم با دلایل، استدلال، برهان و حتی مشاهده آن برایمان اثبات میشود و گاهی اینقدر براهین و دلایل شفاف است که آدم از علم حصولی یا چیزی که حاصل کرده و از طریق تجربه به دست آورده، به علم حضوری میرسد و کاملاً به جوانبش اشراف پیدا میکند.
میسا جبر اضافه کرد: این روند در خصوص مسائل اعتقادی صدق میکند؛ در واقع مراتب کسب یقین راجع به اعتقاداتی که من درستیاش را میدانم ولی هنوز بهش ایمان نیاوردهام و یقین قلبی پیدا نکردهام و دلم حجت این یقین نشده است. وقتی یقین حاصل میشود یعنی عقل و دل به یک جهت واحد آدرس میدهند و یک چیز واحد را میخواهند؛ آن موقع است که مراتب ایمان دارد طی میشود یا فرد به آن محتوا و معرفت یقین پیدا کرده است. این پروسه در کشورهای اسلامی به انحای مختلف در ساحتهای مختلف زندگی مردم دارد تجربه میشود. مردم خیلی اوقات در زندگی اجتماعی و روزمرهشان با این مسئله مواجهاند که شواهد و دلایل و زمینهای در گستره اجتماع و در ارتباطات اجتماعی و زندگیشان پیش میآید که آنچه را میدانستند میبینند و بهش کاملاً علم و ایمان پیدا میکنند.
این زبانشناس سوریهای در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به این نکته که هر انسانی در هر نقطهای از کره زمین فطرتا به کمال گرایش دارد، گفت: این چیزی است که به نظر من برای هر جامعه جذاب است. انسان فطرتاً به کمال گرایش دارد و این گرایش بهش اجازه توقف نمیدهد و هر چیزی را برای کسب معرفت بیشتر بهانه میکند. این مسیر، مسیر عقلانی هم است؛ یعنی استدلالها و شواهد به کمک عقل میآید و از ابزار و جوانب عقل استفاده میکند و میتواند به سوالات اساسی مردم راجع به بنیانهای فکری و اعتقادی یک جامعه پاسخ دهد. وقتی یک پروسه عقلی باشد و مستند به تجربه مردم باشد خیلی کمک میکند که مردم داستان را قبول کنند؛ یعنی در عین جذاب بودن، واقعی و ملموس به نظر میآید.
وی ادامه داد: در واقع بر اساس ساختار کتاب و قصهپردازی نویسنده، تمایل جامعه عربی به پیگیری کردن سوژههای سریالی و توجه به جنبههای اجتماعی مسائل که نهایتاً منجر به برداشت شود یا باعث دسترسی به یک محتوای معرفتی شود یا هر چیز دیگری نسبتاً جز مصرف عمومی مردم کشورهای عربی است. در ضمن بحرانهای متعددی که در کشورهای عربی اتفاق افتاده باعث شده است طرز تفکر مردم بیشتر به سمت معجزات برود؛ چون هیچکاری دست خودشان نیست و نتوانستند تغییرات واضحی در جامعه اعمال کنند. بهشخصه هنگام ترجمه رمان، در خیلی از فکرهای خودم تجدید نظر کردم و برایم خیلی جالب و جذاب بود.
ادبیات معاصر ایران در جهان ترویج نشده است
این مدرس زبان فارسی درباره مدت زمان ترجمه این رمان و همچنین بازار هدف آن نیز اشاره کرد: رمان «پیامبر بی معجزه» را در مدت زمانی حدوداٌ دو ماه ترجمه کردم. بازار هدف عرضه این رمان میتواند هر بازاری باشد که با محتوای این رمان متناسب است؛ مثلاٌ سوریه، لبنان یا عراق. هرکس از من درباره این رمان پرسید به او گفته و میگویم که باید این رمان را بخوانید تا پی به محتوای غنیاش ببرید.
میسا جبر همچنین در پاسخ به این سوال که میان نویسندگان معاصر ایران، داستانها و رمانهای کدامیک را بیشتر میپسندند، گفت: درباره نویسندگان معاصر ایرانی خیلی مطلع نیستم و به این دلیل نمیتوانم بگویم که یکی را از دیگری بیشتر میپسندم؛ اما روش نوشتن فریبا وفی و الهام فلاح را قبول دارم.
وی همچنین در پاسخ به این سوال که «ادبیات کُردی با کسانی مثل بختیار علی و هیوا قادر، ادبیات ترکی با اورهان پاموک، الیف شافاک و ادبیات عرب با شاعران بزرگ و داستاننویسانش در سالهای اخیر در دنیا شناخته شدند؛ اما ادبیات بزرگسال ایران در سالهای اخیر چندان نتوانسته است نامی جهانی برای خود کسب کند. به نظر شما چرا این اتفاق برای ادبیات داستانی ایران نیفتاده است و پیشنهاد شما در اینباره چیست؟» اشاره کرد: مردم جهان با ادبیات کردی و ترکی بیشتر آشنا شدند چون ادبیات فارسی به درستی ترویج نشده است. پیشنهاد میکنم برنامهریزی شود که آثار معروف و مشهور ایران ترجمه و در کشورهای مختلف عربی و غربی منتشر شود.
نظر شما